دوشنبه نهم بهمن ۱۳۹۶ - 10:51 - م-ب -
آرام آرام پی سکوتی می روم که انتهای آن حسرت نشسته
حسرتی از جنس سوختن ، سوختنی ابدی...
لحظه هایم در پی فکری، آبستن از احساسی قوی همره آتش می رود...
آتشی که ابراهیم وار گلستان را می جست...
افسوس که...
ذره ذره مرا سوخت و خاکستر نمود...
در شگفتم از این خاکستر !!!!!!!
حتی خاکسترم هم در پی سوختنی دوباره گرد آتش پروانگی می کند...