و گفتم چرا کسی لحظه از فکرت جدا نمی شد و چند روز نه حتی یک روز ازت خبر نداشت میآمد و کنارت می نشست و منم می گفتم دوستت دارم با آرامش میرفت
یعنی عشقشم الکی بود فقط منو اشتباه دیده بود
خدا مگه میشه...
صورت مسئله پاک شد...
به خودم گفتم روتو کم کن
باور کن تنها کسی که بلاک کردی منم
تنها کسی که علنی ازش فرار میکردی منم
بعد با افتخار می گفتی تو سختش کردی
دوست داشتن رو باش!!!!
باور کن با تنها کسی که حرف نمیزنی منم
باور کن از تنها کسی نفرت داری منم
باور کن تنها کسی که آدم حساب نمیکنی منم
اینو تو رفتارت قبلا بهم نشون می دادی
همیشه دست پیش و می گرفتی
بخدا فقط کافی بود بهم صاف وساده می گفتی
نمید ونم
حالا دیگه
حس میکنم باهام فقط بازی رو کم کنی داشتی
نه بازی عشق
میخواستی بهم بفهمانی چندان برات مهم نیستم
اصلا مگر کسی که یه نفر دوست داره اینقدر شیله پیله باهاش داره.
داد میزنه فریاد میزنه از هیچ کس و نفر هیچ جنبنده ای هراس نداره
همچی بی شیله و پیله جیغ میزنه دوستت دارم
درد دلی بود تحفه درویش
به دل نگیر
دیگه مزاحمی به نام من نداری
تمام